به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر سوره ناس
این سوره آخرین سوره از قرآن کریم است.
جیرائیل و میکائیل همزمان ارآسمان دو سوره ( ناس و فلق ) را برای پیامبر (ص) آوردند.
جبرائیل سوره فلق و میکائیل سوره ناس را؛ برای اینکه پیامبر (ص) را بیمه کنند.
پیامبر( ص) این را به ما سفارش کرده که مسلمانان صبح و شب این دوسوره را بخوانند و هرگاه خودتان و فرزندان و اموال و ... در معرض حسادت و خطر قرار می گیرند، این دو سوره را بخوانید.
اصطلاحا به این دو سوره معوذتین (سوره های پناه بردن به خدا از خطرها ) می گویند.
خطراتی انسان را تهدید می کند. یکی از دشمنان ما شیطان است.
شیطان لشگر و حزب دارد. پول و قدرت دارد و قسم به خدا خورده که انسان را از راه به در کرده و بیچاره کند.
سوره ناس نسخه ای است که خداوند برای این که ما را بیمه کند، فرستاده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
رحمان و رحیم که هر دو از ریشه رحمت است، اما در کلمه رحمن همه و در کلمه رحیم همیشه وجود دارد.
خداوند برای همه یاران آفتاب و رزق و ... را می فرستد و این رحمانیت خداوند است، اما برای مؤمنان همیشه تا بلندای قیامت، آنها را تا بالای بهشت برین می فرستد.
رحمانیت با تمام شدن دنیا تقریبا تمام می شود و ازآن به بعد رحیمیت شروع می شود.
آیا ما به رحمانیت خدا نیاز داریم یا به رحیمیت او؟
به هر دو نیاز داریم.
ما می خواهیم در این دنیا در رحمانیت خداوند و در قبر و برزخ تا قیامت و بهشت در رحیمیت خداوند قرار بگیریم.
«قُل اَعوذُ بِرَبِّ النّاسِ»: (یگو پناه می برم به پروردگار مردم )
در مشکلات، به کسی که پناه می بریم، باید دارای چه خصوصیاتی باشد؟
اول: مرا بشناسد؛ مثلا در زمان بیماری به دکتر مراجعه می کنیم؛ چون او درد ما را می شناسد. خداوند ما را از همه بیشتر می شناسد؛ چون او ما را آفریده است و نقاط ضعف ما را می داند و در کارها به او پناه می بریم.
«رَبّ» کیست؟ رَبّ پرورش دهنده ما است؛ مثل کشوری که پادشاه دارد، خداوند نیز فرمانروای روی زمین است.
این فرمانروا بر هر کاری تواناست و او همه را می بیند.
دوم: تو فرمانروای این عالم هستی و قدرت دست توست.
سوم: «الله» به چه معناست؟ ریشه در کلمه وله دارد. «وَلِهَ» یعنی عاشق شد.
در قصه های زمینی ها قصه لیلی و مجنون آمده که مجنون وقتی به شهر لیلی می رسید، دیوار و زمین و ... را می بوسید و می بویید.می گفتند: «چرا می بوسی؟» می گفت: «این شهر لیلی است و آب و هوایش با بقیه فرق دارد.»
وسواس چیست؟
تصور کنید چند کیلو طلا حدود 20 تا 30 کیلو روی هم باشد. از تکان خوردن آن بر روی هم یک صدایی به گوش می رسد که عرب به آن وسواس می گوید.
بعد ها وسواس را این طور معنی کردند: فکرهای تحریک آمیز که انسان را به هوس می اندازد تا انسان آن کار زشت را انجام دهد، وسواس می گویند.
خَنّاس یعنی چه ؟
«خَنّاس» یعنی همیشه می رود و می آید و هر بار به گونه ای عمل می کند.
مثلا وقتی می خواهی به کسی کمک کنی، شیطان به تو می گوید: «او را رها کن، بعدا خود تو نیازمند می شوی» و وقتی کمک کردی، یعنی راه را بر شیطان بستی و او دوباره از راه دیگری به تو می گوید: «احسنت، کسی مثل تو نمی توانست اینطور کمک کند» و تورا به غرور گرفتار می کند؛ یعنی هر بار از راهی وارد می شود .
در مکه جایگاهی است که باید به آن (جایگاه شیطان) هفت سنگ بزنی.
پیامبر ( ص ) فرمود:
«روزی شیطان بالای کوهی در مکه رفت. بسیار ناراحت بود. لشگریانش به او گفتند: «چرا ناراحتی؟»
گفت: «به خاطر اینکه آیه ای در قرآن آمده که می فرماید: «آنهایی که پاک هستند، وقتی شیطان آنها را گول می زند، به خدا پناه می برند.»
یکی از شیاطین به نام خَنّاس به او گفت: «آدمی را به گناه علاقمند می کنم و بعد به او می گویم که وقتی کردی، توبه می کنی، ولی وقتی گناه کرد، توبه کردن را از یادش می برم.»
آیا فقط با کلام می شود از شیطان دور شد؟ نه؛ باید به پناهگاه امن الهی پناه برد.
باید از شیطان، آن وسوسه گری که در سینه آدم ها است، به خدا پناه برد.
سینه آدمی مرکز عواطف و احساسات است و ما انسانها را دوست داریم و برای هر کاری انگیزه ای داریم که مرکز آن در سینه است و شیطان در سینه و قلب ما رخنه می کند و انسان را از راه به در می کند. نیت های پاک را خراب می کند و این کار شیطان است.
ما به خدایی پناه می بریم که هم ما را می شناسد و هم قدرت دارد و هم ما را دوست می دارد .
خطر چیست؟
خطر وسواس است و وسواس یعنی فکرهای بد.
آیا قرآن کریم نمونه ای برای وسواس نقل کرده است؟
بله.
خداوند، پدر ما حضرت آدم (ع) و مادر ما حضرت حوا را آفرید. به آنها فرمود: «در این باغ از هر نوع میوه و غذا استفاده کنید و فقط به این درخت نزدیک نشوید.»
شیطان که همان وسواس است، در باغ آمد و پدر و مادر ما را تحریک کرد؛ یعنی فکر بدی را به آنها یاد داد.
به آنها گفت : «آیا می دانید اگر از میوه این درخت بخورید، چه می شود؟» گفت: «اگر میوه این درخت را بخورید، فرشته می شوید و هرگز نمی میرید و تا ابد زنده می مانید.»
وسوسه گر یعنی اینکه کاری می کند که کار بد را خوب جلوه می دهد و شیطان وسوسه گر است. اگر شیطان آمد، باید به خدا پناه ببریم.
در بعضی از دعا ها مثل دعای عرفه می خوانیم که تا می توانی خدا را صدا بزن. «یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ»
در روایت آمده است که روزی امام حسن ( ع ) و امام حسین ( ع ) مریض شده بودند. پیامبر (ص) فرمود: «جهت علی (ع ) جان و فاطمه (س) جان! جهت بهبودی، این دو سوره ناس و فلق را برایشان صبح ها و شب ها بخوانید.»
پیامبر (ص) فرمود : «دل انسان دو تا گوش دارد: در یکی از گوش ها شیاطین و در گوش دیگر فرشتگان می دمند.»
در روایت داریم که روزی فردی گستاخ و گنهکار خدمت امام حسین (ع) رسید و به ایشان گفت: «من گناه بسیار می کنم و نمی توانم جلوی گناه کردنم را بگیرم.»
امام حسین (ع) فرمودند: «این پنج کار را انجام بده، بعد هر چقدر می خواهی گناه کن.»
1 . جایی گناه کن که خدا نبیند.
2 . از مملکت خداوند بیرون برو و بعد گناه کن.
3 . روزی خدا را نخور.
4 . اگرعزرائیل آمد که جانت را بگیرد، بگو جانم را نمی دهم.
5 . مالک (مدیر عامل جهنم) وقتی خواست تو را به جهنم بیافکند، بگو که نمی روم .
این کسانی که فکر های بد را به ما القا می کنند، دو جور هستند: جنی و انسانی.
جن که شیطان هم از جن ها است دارای دو نوع خوب و بد است. آن جن بد، انسان ها را به کارهای بد سفارش می دهد.
انسانها هم دو جورهستند: خوب و بد. انسانهای بد مثل دوست بد و همسایه بد و همنشین بد و ...
از کسانی که انسانها را از فکر های خوب باز می دارند و به کارهای بد سفارش می کنند، باید به خدا پناه برد.
جلسه با ذکر دعا و صلوات به پایان رسید.