* ابوحنیفه امام و موسس مذهب حنفی اهل سنت می گوید:
((لولا السنتان لهلک النعمان)) اگر آن دو سال درس در محضر امام صادق نبود, من هلاک شده بودم. روزی از او پرسیدند: فقیه ترین کسی را که می شناسی کیست؟ گفت: جعفر بن محمد.
* امام مالک بنیانگذار مذهب مالکی می گوید
((ما رات عین و لا سمعت اذن و لا خطر علی قلب بشر افضل من جعفر بن محمد فضلا و علما و عباده و ورعا. و کان کثیر الحدیث طیب المجالسه, کثیر الفوائد وکان و الله اذا قال صدق)).(مناقب ابن شهرآشوب 4/275) هیچ دیده ای ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر قلب هیچ کس خطور نکرده کسی که برتر و افضل از جعفر بن محمد باشد چه از نظر فضائل و کمالات و چه از نظر دانش و عبادات و پارسائی.)
او بسیار حدیث می گفت و خوش گفتگو بود و استفاده زیاد می رساند. و به خدا سوگند هرچه می گفت راست بود.
* ابن ابی لیلی که از قضات و فقهای مشهور اهل سنت است نیز می گوید
: ((ما کنت تارکا قولا قلته او قضإ قضیته لقول احد الا رجلا واحدا هو جعفر بن محمد)) از سخنی که گفته بودم یا قضاوتی که کرده بودم هرگز بر نمی گشتم و حرف کسی را نمی پذیرفتم جز یک نفر و او جعفر بن محمد است. عمر بن مقدام گوید: ((کنت اذا نظرت الی جعفر بن محمد علمت انه من سلاله النبی)) هرگاه به سیمای جعفر بن محمد می نگریستم به حق می دانستم که او از نسل پیامبران است.
*امام نووی گوید
: ((اتفقوا علی امامته و جلالته و سیادته)) تمام مردم اتفاق نظر دارند بر امامتش و بزرگمنشیش و آقائیش.
امام ذهبی در میزان الاعتدال گوید:
((جعفر بن محمد بن علی بن الحسین الهاشمی ابو عبدالله احد الائمه الاعلام, بر صادق کبیر الشان)). جعفر بن محمد بن علی بن الحسین, ابو عبدالله این رادمرد از دودمان هاشم یکی از امامان به نام است.او مردی است نیک و راستگو و بزرگوار.
* ابن حجر در صواعقش گوید
: ((نقل الناس منه من العلوم ما سار به الرکبان وانتشر صیته فی جمیع البلدان)) مردم از او دانش های بسیار نقل کردند و نام نامیش در جهان انتشار یافت.
* محمد بن طلحه شافعی
در کتاب مطالب السول (ص81) گوید: ((و هو الامام جعفر من عظمإ اهل البیت وساداتهم, ذو علوم جمه و عباده موقره,و اوراد متواصله, و تلاوه للقرآن کثیره, یتبع معانی القرآن الکریم, و یستخرج من بحره جواهره و یستنتج عجائبه, و یقسم اوقاته علی انواع الطاعات بحیث یحاسب علیها نفسه. رویته تذکر بالاخره و باستماع حدیثه یترصد فی الدنیا و الاقتدإ بهدیه یورث الجنه. نور قسماته شاهد علی انه من سلاله النبوه, و طهاره افعاله تصدع بانه من ذریه الرساله.. و اما مناقبه و صفاته فکاد تفوق عدد الحاصر و یحار فی انواعها فهم الیقظ الباصر حتی انه من کثره علومه المفاضه علی قلبه من سجال التقوی, صارت الاحکام التی لا تدرک عللها و العلوم التی تقصر الافهام عن الاحاطه بحکمها, تضاف الیه و تروی عنه((
او است امام جعفر از بزرگان اهل بیت و سرورانشان. دارای دانشهای بسیار و عبادت راستین و ذکرهای پی در پی و تلاوت بسیار قرآن کریم. او پیوسته معانی قرآن را دنبال می کند و از دریای بی کرانش جواهراتش را بر می گزیند و شگفتیهایش را بازگو می نماید. آن حضرت اوقات خود را بر عبادتهای مختلف تقسیم می کند بگونه ای که خویشتن را بتواند بازجوئی و بازپرسی نماید. دیدارش انسان را به یاد آخرت می اندازد و با شنیدن سخنان دلربایش دل را از دنیا می کند و پیروی از راهش انسان را وارث بهشت می کند. نور دیدگانش گواهی می دهد که او از سلاله پیامبر است و پاکی کردارش بی گمان دلیل این است که او از ذریه و دودمان پاک رسول الله است. و اما در باره منش ها و صفات نیکش چه گویم که هرگز به حساب ناید و در فهم و درک آن فهمیدگان روزگار ناتوانند تا جائی که از بسیاری دانشش که بر قلب پارسایش افاضه نموده, هر حکمی را که دیگران ندانند و علومی که فهم و خرد خردمندان از درکش ناتوان آیند به او باز می گردند و از او روایت می کنند.
* حافظ ابو نعیم در حلیه الاولیا گوید:
((و منهم الامام الناطق و الزمام السابق, ابو عبد الله جعفر بن محمد الصادق, اقبل علی العباده و الخضوع و آثر العزله و الخشوع و نهی عن الریاسه و الجموع)) (حلیه الاولیإ ج 3/192) و یکی از آن بزرگان امام به حق ناطق و پیشوای جاودانه جعفر بن محمد الصادق است. او بر عبادت و بندگی و پارسائی چنان اقبال کرد که از دنیا و ریاست دنیا بکلی چشم پوشید و خشوع و فروتنی را برنامه خود قرار داد.
* شیخ عبد الرحمن سالمی
در کتاب طبقات المشایخ گوید: ((جعفر الصادق فاق جمیع اقرانه من اهل البیت و هو ذو علم غزیر و زهد بالغ فی الدنیا و ورع تام فی الشهوات و ادب کامل فی الحکمه)). جعفر صادق از تمام بزرگان اهل بیت برتر بود. او دارای دانشی شگرف و زهدی بسیار در دنیا است و او از تمام هواها و هوسها به دور است و در حکمت سرآمد دیگران.
* ابن صباغ مالکی در فصول المهمه اش گوید
: ((کان جعفر الصادق(ع) من بین اخوته, خلیفه ابیه, ووصیه والقائم بالامامه بعده, برز علی جماعه بالفضل, وکان انبههم ذکرا واجلهم قدرا, نقل الناس عنه من العلوم ما سارت به الرکبان, وانتشر صیته وذکره فی البلدان, ولم ینقل العلمإ عن احد من اهل بیته ما نقلوا عنه من الحدیث. انک اذا تتبعت کتب التاریخ والتراجم والسیر تقف علی نظیر هذه الکلمات واشباهها, کلها تعرب عن اتفاق الامه علی امامته فی العلم والقیاده الروحیه, وان اختلفوا فی کونه اماما منصوصا من قبل الله عز وجل.. مناقب ابی عبد الله جعفر الصادق فاضله و صفاته فی الشرف کامله و شرفه علی جهات الایام سائله و اندیه المجد و العز بمفاخره و مآثره آهله)). جعفر صادق از میان تمام برادرانش او جانشین پدر بود و او وصی پدر و امام پس از وی به حساب می آید. بر دیگران در فضیلت بالاتر است و دارای مقامی والاتر و نام و نشانی برتر. مردم در تمام دانش ها از او نقل قول می کردند تا جائی که زبانزد خاص و عام بود و آنچنان نامش در شهرها و بر سر زبانها بود که دانشمندان به اندازه او از هیچ یک از اهل بیت حدیث نقل نکردند. و اگر تو در کتابهای تاریخ بنگری و جستجو کنی می بینی همه در باره اش چنین سخن می گویند و او را به بزرگی یاد می کنند و هرچند برخی معتقد به امامتش با نص رسول الله نبودند ولی همه رهبری روحی و معنوی او را می پذیرند. سجایا و خصال جعفر بن محمد برتر و صفاتش در شرافت و عظمت کامل تر و بزرگمنشیش بر همگان روشن و انجمنهای عزت و کرامت بمناقب و آثار جاودانه اش استوار و پابرجا است.
* ابو بحر جاحظ که دشمنیش با اهل بیت مشهور است در باره اش گوید
: ((جعفر بن محمد الذی ملا الدنیا علمه وفقهه, ویقال: ان ابا حنیفه من تلامذته, وکذلک سفیان الثوری, وحسبک بهما فی هذا الباب.)) جعفر بن محمد که علم و فقهش جهان را پر کرده است گویندکه ابوحنیفه و سفیان ثوری از شاگردانش بوده اند و همین برای عظمت مقامش تو را کافی است.
* شهرستانی در کتاب ملل و نحل گوید
: ((هو ذو علم غزیر فی الدین والادب, کامل فی الحکمه, وزهد بالغ وورع تام فی الشهوات, وقد اقام بالمدینه مده یفید الشیعه المنتمین الیه, ویفیض علی الموالین اسرار العلوم)) او است دارای دانش بی شمار و زهدی فراوان و ورعی کامل از شبهات. وی در مدینه مدتی اقامت گزید که شیعیان از محضر مبارکش استفاده می بردند و از اسرار علوم سر در می آوردند.
* یافعی در مرآه الجنان گوید
: ((وفیها توفی الامام السید الجلیل سلاله النبوه ومعدن الفتوه, ابو عبد الله جعفر الصادق, ودفن بالبقیع فی قبر فیه ابوه محمد الباقر, وجده زین العابدین وعم جده الحسن بن علی رضوان الله علیهم اجمعین, واکرم بذلک القبر وما جمع من الاشراف الکرام اولی المناقب, وانما لقب بالصادق لصدقه فی مقالته, وله کلام نفیس فی علوم التوحید وغیرها, وقد الف تلمیذه جابر بن حیان الصوفی کتابا یشتمل علی الف ورقه یتضمن رسائله وهی خمسمائه رساله)). و همچنین در مدینه از دنیا رفت سرور عالیمقام دودمان نبوت و کان جوانمردی و فتوت ابو عبد الله جعفر صادق و در بقیع کنار قبر پدرش محمد باقر و جدش زین العابدین و عموی جدش حسن بن علی, درود خداوند بر آنان, به خاک سپرده شد و چه خاک مبارکی که برترین و والاترین انسانها را در خود جای داده. و اینکه صادق به او گفته می شود برای اینکه در سخنانش پیوسته راست گفتار بود. او دارای سخنی ارزنده در باره توحید و غیر توحید می باشد. شاگردش جابر بن حیان کتابی را تالیف کرد که بیش از هزار ورق دارد و متضمن پانصد رساله است. و بالاتر بگویم منصور که خود قاتل امام صادق است پس از شهادتش شخصی به نام اسماعیل بن علی (که از عموزاده های منصور عباسی است) او را می بیند که سخت آشفته و می گرید. علت گریه اش را می پرسد. منصور پاسخ می دهد: ((ماعلمت مانزل باهلک فقلت: وما ذاک یا امیر المومنین, قال: فان سیدهم وعالمهم وبقیه الاخیار منهم توفی, فقلت ومن هو؟ قال: جعفر بن محمد, فقلت: اعظم الله اجر امیر المومنین واطال لنا بقإه, فقال لی: ان جعفرا کان ممن قال الله فیه ((ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا)); نمی دانی به خاندان و فامیلت چه گذشته است؟ گفتم چه شده است امیر؟ گفت: سید و سرور و آقا و دانشمند خاندان, از دنیا رفته است. گفتم: چه کسی؟ گفت: جعفر بن محمد. به او تسلیت گفتم, او به من گفت: جعفر بن محمد کسی است که خداوند در باره اش می فرماید: و بدینسان کتاب خود را به کسی ارث می دهیم که از برگزیدگان بندگانمان است.
* از ابو هریره نقل شده است
که گفت: شنیدم رسول خدا را که می فرمود: سیولد من ولدی من اسمه جعفر و لقبه الصادق, ینطق لسانه بالحدیث من یوم ولادته)) از فرزندانم, فرزندی به دنیا خواهد آمد که نامش جعفر و لقبش صادق است. او از روز ولادتش زبان را با حدیث می گشاید..
منبع:بایگاه تخصصی حوزه با کمی تصرف