(انظر) وسائل الشيعة : ۱۶ / ۱۸۹ باب ۶.

۳۸۰۹

ما وَرَدَ في أنَّ النَّذرَ لا يَرُدُّ شَيئا

۲۰۱۷۵.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ( ـ فيما نَهى أصحابَهُ عَنِ النَّذرِ ـ ) : إنّهُ لا يَرُدُّ شيئا. و إنّما يُستَخرَجُ بهِ مِن الشَّحيحِ.۱

۲۰۱۷۶.عنه صلى الله عليه و آله ( ـ أيضا ـ ) : النَّذرُ لا يُقَدِّمُ شيئا و لا يُؤَخِّرُهُ. و إنّما يُستَخرَجُ بهِ مِن البَخيلِ.۲

۲۰۱۷۷.عنه صلى الله عليه و آله ( ـ أيضا ـ ) : لا تَنذِروا ؛ فإنَّ النَّذرَ لا يُغني مِن القَدَرِ شيئا. و إنّما يُستَخرَجُ بهِ مِن البَخيلِ.۳

۲۰۱۷۸.عنه صلى الله عليه و آله ( ـ أيضا ـ ) : إنّهُ لا يَأتي بخَيرٍ. و إنّما يُستَخرَجُ بهِ مِن البَخيلِ.۴

تبيين :

قال المازريّ : يحتمل أن يكون سبب النهي عن النذر كون الناذر يصير ملتزما له. فيأتي به تكلّفا بغير نشاط. و قال القاضي عياض : و يحتمل أنّ النهي لكونه قد يظنّ بعض الجهلة أنّ النذر يردّ القدر و يمنع من حصول المقدَّر. فنهى عنه خوفا من جاهل يعتقد ذلك.۵
أقول : لا مانع من أن يكون النذر ـ مثل الصدقة و الدعاء ـ يردّ القضاء. و قد مرّ في أبواب الدعاء أنّه يردّ القضاء و قد اُبرم إبراما. و الأحاديث المذكورة في الباب ـ مضافا إلى ضعف أسانيدها ـ ظاهرها ينافي ظاهر الكتاب و ما رواه الفريقان في نذر الإمام أمير المؤمنين عليه السلام للحَسنَين. فيجب طرحها. أو حملها نفي التأثير الحتمي للنذر. أو على موارد خاصّة.

۳۸۰۹

رواياتى كه مى گويد نذر قضا و قدر را دفع نمى كند

۲۰۱۷۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در جايى كه اصحاب خود را از نذر كردن نهى كرد ـ ) فرمود : نذر چيزى [از قضا و قدر ]را بر نمى گرداند، بلكه در حقيقت به وسيله نذر چيزى از شخص بخيل بيرون كشيده مى شود.

۲۰۱۷۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در همين زمينه ـ ) فرمود : نذر چيزى را پس و پيش نمى كند، بلكه در حقيقت به واسطه نذر چيزى از انسان بخيل بيرون كشيده مى شود.

۲۰۱۷۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در همين باره ـ ) فرمود : نذر نكنيد؛ زيرا در برابر تقدير كارى از نذر ساخته نيست، بلكه در حقيقت به واسطه نذر چيزى از چنگ شخص بخيل بيرون كشيده مى شود.

۲۰۱۷۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در همين زمينه ـ ) فرمود : نذر سودى به بار نمى آورد، بلكه در حقيقت به وسيله نذر از انسان بخيل چيزى بيرون كشيده مى شود.

توضيح:

مازرى مى گويد : ممكن است علّت نهى از نذر كردن اين باشد كه شخص نذر كننده به انجام نذر خود ملتزم و متعهّد مى شود و در نتيجه آن را از روى كراهت و بدون نشاط به جا مى آورد. قاضى عياض مى گويد : احتمال دارد علّت نهى آن باشد كه ممكن است برخى افراد نادان گمان كنند كه نذر آنچه را مقدّر شده است دفع مى كند و مانع تحقّق امور مقدّر مى شود. لذا پيامبر صلى الله عليه و آله از ترس اينكه مبادا اشخاص نادان چنين باورى پيدا كنند، از نذر كردن نهى فرمود.
مولّف گويد : هيچ مانعى وجود ندارد كه گفته شود نذر ـ همچون صدقه و دعا ـ قضاى الهى را بر مى گرداند. در ابواب مربوط به دعا گفتيم كه حتى قضاى مُبرم الهى نيز قابل دفع است. احاديثى هم كه در اين باب گفته شد ـ علاوه بر ضعيف بودن سند آنها ـ ظاهرشان با ظاهر قرآن كريم و روايتى كه شيعه و سنّى درباره نذر امير المؤمنين عليه السلام براى شفاى بيمارى حسنين عليهما السلام آورده اند، منافات دارد. بنا بر اين، بايد اين احاديث را كنار گذاشت و به آنها اعتنايى نكرد، يا آنها را به مردود شمردن اثر بخشى يقينى نذر. و يا به مواردى خاص حمل كرد.


1.صحيح مسلم : ۳ / ۱۲۶۱ / ۲.

2.صحيح مسلم : ۳ / ۱۲۶۱ / ۳.

3.صحيح مسلم : ۳ / ۱۲۶۱ / ۵.

4.صحيح مسلم : ۳ / ۱۲۶۱ / ۴.

5.صحيح مسلم : ۳ / ۱۲۶۱ /هامش رقم ۱.