۱۴۳۲۷.عنه عليه السلام :شَرُّ ما شَغَلَ بِهِ المَرءُ وَقتَهُ الفُضولُ.۱

۱۴۳۲۸.عنه عليه السلام :مَنِ اشتَغَلَ بِغَيرِ المُهِمِّ ضَيَّعَ الأهَمَّ.۲

۱۴۳۲۹.عنه عليه السلام :اِحذَروا ضَياعَ الأعمارِ فيما لا يَبقى لَكُم. فَفائتُها لا يَعودُ.۳

۱۴۳۳۰.عنه عليه السلام :أينَ الّذينَ عُمِّروا فنَعِموا. و عُلِّموا ففَهِموا. و اُنظِروا فلَهَوا. و سُلِّموا فنَسُوا. اُمهِلوا طَويلاً. و مُنِحوا جَميلاً ؟ !۴

۱۴۳۳۱.عنه عليه السلام ( ـ في صِفَةِ المَأخوذينَ عَلى الغِرَّةِ عِندَ المَ ) : ثُمَّ ازدادَ المَوتُ فيهِم وُلوجا. فَحِيلَ بَينَ أحَدِهِم و بَينَ مَنطِقِهِ. و إنَّهُ لَبَينَ أهلِهِ يَنظُرُ بِبَصَرِهِ و يَسمَعُ بِاُذُنِهِ. عَلى صِحَّةٍ مِن عَقلِهِ و بَقاءٍ مِن لُبِّهِ. يُفَكِّرُ فيمَ أفنى عُمرَهُ. و فيمَ أذهَبَ دَهرَهُ !۵

۲۸۸۱

بَقِيَّةُ العُمُرِ

۱۴۳۳۲.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :مَن أحسَنَ فيما بَقِيَ مِن عُمرِهِ لَم يُؤاخَذْ بِما مَضى مِن ذَنبِهِ. و مَن أساءَ فيما بَقِيَ مِن عُمرِهِ اُخِذَ بِالأوَّلِ و الآخِرِ.۶

۱۴۳۲۷.امام على عليه السلام :بدترين چيزى كه آدمى وقت خود را مصروف آن سازد، كارهاى زائد است.

۱۴۳۲۸.امام على عليه السلام :هر كس به چيزى كه مهمّ نيست بپردازد، آنچه را كه اهميت بيشترى دارد از دست مى دهد.

۱۴۳۲۹.امام على عليه السلام :زنهار كه عمر خود را براى چيزى هدر دهيد كه برايتان باقى نمى ماند؛ زيرا عمرهاى از دست رفته بر نمى گردد.

۱۴۳۳۰.امام على عليه السلام :كجايند كسانى كه عمر بسيار كردند و در ناز و نعمت زيستند و علم آموخته شدند و فهم و دانايى يافتند و مهلت داده شدند و به غفلت گذراندند و سلامتى داده شدند و فراموش كردند!؟ مهلت زيادى به آنها داده شد و احسان و نيكويى ديدند؟

۱۴۳۳۱.امام على عليه السلام ( ـ در وصف كسانى كه غافلگير مرگ مى شوند ـ ) فرمود : آن گاه مرگ به پيكر آنان بيشتر و بيشتر نفوذ مى كند و شخص را از سخن گفتن مى اندازد، در حالى كه ميان اعضاى خانواده خويش است و با چشمانش [آنان را] مى بيند و با گوشش مى شنود و خِردش سالم و عقلش به جاست. به اين مى انديشد كه عمرش را در چه راهى صرف كرده و روزگارش را چگونه به سر برده است!

۲۸۸۱

باقيمانده عمر

۱۴۳۳۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس در باقيمانده عمر خويش كار نيك كند، به گناهان گذشته اش مؤاخذه نشود و هر كس در باقيمانده عمرش گناه و بدى كند، درباره اعمال سراسر عمرش باز خواست شود.۷


1.غرر الحكم : ۵۶۹۷.

2.غرر الحكم : ۸۶۰۷.

3.غرر الحكم : ۲۶۱۸.

4.نهج البلاغة : الخطبة ۸۳.

5.نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۹.

6.الأمالي للصدوق: ۱۱۱/۸۹. أقولُ : و لَنِعمَ ما قيلَ : الدهرُ ساوَمَني عُمري. فقلتُ لَهُما بِعتُ عُمريَ بالدُّنيا و ما فيها ثُمّ اشتَراهُ بِتَدريجٍ بلا ثَمَنٍ تَبَّت يدا صَفقَةٍ قد خابَ شاريها !

7.نگارنده گويد: چه نيكو سروده است شاعر [عرب ]كه : روزگار بر سر عمرم با من چانه زد و من به او گفتم عمرم را به دنيا و هر آنچه در دنياست نفروشم سپس اندك اندك به رايگان از من خريد بريده باد دستان سودايى كه فروشنده اش زيان كرد!