دوستى. و محبّت خداى سبحان، اصلى‏ترين پايه تكامل مادّى و معنوى. و دنيوى و اُخروى انسان است.۱
مهم‏ترين نكته‏اى كه از جمع‏بندى احاديث تأكيدكننده بر دوستى در راه خدا و براى خدا. مى‏توان به دست آورد. اين است كه دوستى براى خدا. تنها راه رسيدن به جامعه آرمانى مبتنى بر محبّت است و جز از اين طريق. عداوت و فساد و تباهى، از زمين ريشه‏كن نخواهند شد و جامعه بشر. به زندگى دلخواه نخواهد رسيد.

ريشه عداوت‏

اگر دشمنى‏ها و تباهى‏ها را در سطح جهان با دقّت ريشه‏يابى كنيم. به اين نقطه مى‏رسيم كه اساس همه فتنه‏ها و فسادها خودخواهى است. جنگ‏ها. خونريزى‏ها. جنايت‏ها. زشتى‏ها و پليدى‏ها و همه رذايل اخلاقى و عملى. ريشه در خودخواهى انسان دارند۲ و اگر اين اصلى‏ترين ريشه فتنه‏ها علاج شود. عداوت. جاى خود را به محبّت مى‏دهد و جامعه بشر. طعم شيرين محبّت را خواهد چشيد.

مبدأ محبّت‏

علاج خودخواهى. خداخواهى است.۳ انسان. تا خداخواه نشود. از خود تهى نمى‏گردد و تا از خود تهى نگردد. نمى‏تواند حقيقتاً ديگرى را دوست بدارد. از اين رو در حديث قدسى آمده است :
يَابنَ آدَمَ! كُلٌّ يُريدُكَ لِأَجلِهِ وَ أنَا اُريدُكَ لِأَجلِكَ.۴
اى فرزند آدم! هر كسى تو را به خاطر [نياز و منفعت‏] خود مى‏خواهد. در حالى كه من [بى‏نياز مطلقم و ]تو را به خاطر خودت مى‏خواهم.


1.ر. ك : دوستى در قرآن و حديث: بخش اوّل و دوم.

2.ر. ك : دوستى در قرآن و حديث : ص ۴۳۱ (تحقيقى در بنياد محبّت خدا) و ص ۴۳۹ (درمان دنيادوستى).

3.ر. ك : دوستى در قرآن و حديث: ص ۴۴۱ (رمز خودسازى).

4.ر. ك : دوستى در قرآن و حديث: ص ۳۹۱ ح ۹۳۳ (من دوستت دارم. پس دوستدارم باش).